تختخواب دو نفره

وقت خود را در اینجا هدر ندهید!

تختخواب دو نفره

وقت خود را در اینجا هدر ندهید!

سوراخ هایی که نمی دیدم!

از وقتی که این مقاله ی رجانیوز را خوانده ام نگاهم به دنیا عوض شده، یک جورهایی همه چیز را به صورت سوراخ و یا اشیاء بلند و ضخیم می بینم، از طرفی این قضیه یک حال خوبی به آدم میدهد شبیه این که داری مدام فیلم 18+ می بینی و از طرف دیگر زندگی کمی سخت می شود، آخر دائمن باید مواظب این باشی که با دیدن مناظر طبیعی و غیر طبیعی پورنوی اطراف تحریک نشوی و آبروی چندین و چند ساله ات به ماتحت خر نرود، حالا باز اگر دختر بودم یک چیزی، بلاخره میشد لاپوشانی کرد ولی این هم ستمی ست که طبیعت در حق ما مردان روا داشته و کوس رسواییمان زود به صدا در می آید (مگر اینکه یک شلوار برزنتی چیزی بپوشیم!) مثلن در نظر بگیرید که دارم از همه جا بی خبر شلوارم را می پوشم که ناگهان چشمم می افتد به صحنه ی بیرون آمدن پایم از توی سوراخ پاچه ی شلوار و وسوسه می شوم که این کار را چندین بار با سرعتهای مختلف تکرار کنم! شاید این جریان کج سلیقگی باشد ولی به هر حال سوراخ سوراخ است و ما هم بچه های جنگ و محرومیت کشیده! 

حالا این به کنار، دیگر نمی توانم با خیال راحت یک میوه ای هم زهرمار کنم، فرض کنید می خواهم موز یا خیار یا میوه هایی از این دست بخورم، به محض این که سر میوه ی مورد نظر وارد دهانم می شود یاد این مقاله ی لعنتی می افتم و از فکر وارد شدن آن چیز در دهانم نزدیک است که بالا بیاورم، حالا خدا نکند که یک وقت سوییچ شوم روی شخصیت منحرفم، آنوقت است که یحتمل باید خیار خوش تراش را تا ته بکنم توی حلقم و درش بیاورم! 

آن جریان ورزش سکشوال که دیگر آخرش بود، وارد شدن توپ به سوراخ دروازه، حالا فکر کنید آدم خلاق و خوش تخیلی دارد پرسپولیس - استقلال را تماشا میکند که کریم باقری توپ را میگذارد توی دروازه ی طالب لو، آنوقت به جای شادی پس از گل این دو تا را توی پوزیشن 69 تصور میکند که مشغولند و اینها.  

نمی دانم آقایان چرا جدیدن زده اند توی کار مفاهیم انتزاعی و از زنای ذهنی می روند توی لذت سکشوال حاصل از لایی کشیدن توی اتوبان، آیا این یک بیماری روحی جدید است که بیمار مبتلا به آن همه چیز را از منظر پایین تنه می‌بیند؟ هر چه که هست انگار همه چیز این دنیا تحریک کننده شده است و آدم را سوق می دهد به سمت صنایع دستی، فقط این زن و شوهرها هستند که با دیدن سریال های بی تربیت غربی جاذبه ی جنسی شان را برای همدیگر از دست می دهند.

نظرات 23 + ارسال نظر
سایت بزرگ نرم افزار و موزیک افتتاح پنج‌شنبه 31 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 09:44 ب.ظ http://pro2011.tk

سایت بزرگ نرم افزار و موزیک افتتاح شد

امکانات سایت :
تالار گفتمان برای کاربران سایت
بخش دانلود نرم افزارهای کامپیوتری
بخش اس ام اس- موزیک جدید- کتاب الکترونیکی - عکس - بازی کامپیوتری

با هر سایتی تبادل لینک می کنیم
جهت تبادل لینک با سایت لطفا ابتدا سایت ما را
بانام "بزرگترین مرکز دانلود نرم افزار و موزیک" لینک نمایید
بعدا در قسمت نظرات ما را باخبر سازید
تا در اولین فرصت شما را لینک کنیم

http://pro2011.tk

باران پنج‌شنبه 31 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 11:39 ب.ظ http://www.bojd.blogfa.com

کار کار فارسی وانه
آقایون بس که این جسیکای بی تربیت رو تو سریال همسایه ها دیدن از راه به در شدن و دیگه همه جی رو سسکی میبینن.

چپ دست جمعه 1 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:16 ق.ظ http://chap-dast.blogspot.com

از قدیم گفتن که هر وقت چیزی رو از بچه دریغ کنی٫ بچه نسبت به اون چیز حریص تر میشه. جریان این برادران حزب الهی هم همینه... بیچاره ها اونقدر ازشون دریغ شده که حالا با دیدن هر سوراخی حالی به حولی میشند و کلآ هر چیز بی ربطی واسشون عنصری س.ک.س.ی محسوب میشه . یادش بخیر یه رفیق بسیجی داشتم که از توی اخبار صدا و سیمای ضرغامی هم صحنه میکشید بیرون و تحریک میشد! (بخدا راست میگم!).

نیک ناز جمعه 1 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 06:34 ق.ظ http://red-nonsense.blogspot.com/

بینش جدیدی نسبت به جهان هستی پیدا کردین و این جای تبریک داره به نظرم.
جهانی پر سوراخ و پر ستون. شما باید برای خودتون یه جشن تکلیف بگیرین چون به بلوغ رسیدین زامبی جان!

doubt جمعه 1 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:55 ق.ظ http://dorahi-shak.blogfa.com

یعنی الان چشمام 6 برابر سایز معمولیش شده.اخه این مزخرفات چی بود گفته بودن.مقاله احیانا طنز نبود؟؟اینروزها همه شاخ در میاورند شما چطور؟؟

طنز نبود

زشت جمعه 1 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:24 ق.ظ http://www.estefraq.blogsky.com

پس بگو من چرا همش ح.ش.ری ام!!!فضا سک .شواله!بد اسم این فارسی وان بیچاره بد در رفته!

یهـــدا جمعه 1 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:28 ق.ظ http://www.yahdalife6.blogspot.com/

عجب مقاله ای بود!
البته مسئله ی کاملن تایید شده ای بود این طرز تفکر از جانب "دکتر"ها، منتها با این صراحت مطرح نشده بود!
سوال: این بابا که "دکتر" هم هستند ، آخوند هستند دیگه؟!

شنیدم ۲ سال پیش دانشجوی فلسفه بوده و گویا یهو دکتر شده
این را یک نفر که ادعا میکند همکلاسی این آقا بوده گفته

فائزه جمعه 1 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:15 ب.ظ http://jeandearc.wordpress.com/

واااااااااااای عالی بود سینیور:))
خیلی کارت بیسته=))

آفرینش جمعه 1 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:43 ب.ظ

محشر بود سینیور !!!!!!!!!!!

یعنی موجدات کج فکرتر و خراب ذهنتر از اینا ندیدم !!!!!!!!!!!!!!!

در این ولایت گویا گ.و.ز با شقیقه ارتباط تنگاتنگ دارد !!!!!!!!!!!!!!!!!

وارش جمعه 1 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:00 ب.ظ http://parchin147.wordpress.com/

از بی کاریه اگر نمیریم چیزهایی می بینیم میشنویم که اوف خدا داند و بس و مای نمرده

مارال جمعه 1 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:19 ب.ظ

من همچنان عاااااااااشقتم سینیور

مریم بانو جمعه 1 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:20 ب.ظ

فوق‌العاده و بسیار با ظرافت

شهیاز جمعه 1 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:21 ب.ظ

خیلی خوب بود سینیور

شکوفه جمعه 1 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:22 ب.ظ

خاک بر سرشون با این مغزشون

فاطی کماندو جمعه 1 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:24 ب.ظ

غلامم سینیور خان

عابر جمعه 1 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:10 ب.ظ

تو که جرئت نداری نظر دیگرانو منتشر کنی غلط میکنی اینقدر ادعا می کنی
احمق جون من فقط نتیجه اون پست مزخرف و حرف مزخرفت رو گفتم اونم صریح و بی پرده تا خودت بفهمی نتیجه حرفت چیه ولی تو انگار شهامت روبرو شدن با خودت رو نداری متعجبم از این همه آدم علاف که میان مزخرفات تورو میخونن و به به و چه چه میکنن .
دوست دارم ببینم اینقدر باشعور هستی که نظر قبلی منو منتشر کنی و در برابر حرف من از خودت و منطقت و حرفت دفاع کنی یا نه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اگه نه که برو گمشو روی همون تختخواب دونفرت با زوجه گرامی ... حق ما هم فراموش نشه . هاهاها !

این آخرین نظریه که ازت تایید میکنم تا بهت بگم که خودتو مث بقیه ی آدمای اینجا علاف نکن برو برس به کارت احمق جون. دفعه‌ی بعد هم نخونده میری تو سطل آشغال

شهریار شنبه 2 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:10 ق.ظ

با عرض معذرت از تو دوست گرامی

این جناب عابر !
احتمالا از همون حضراتی هستند که که شرافت خودشونو به یک ساندیس وکیک در عبور از خیابانها می فروشند.
وبه قول ضرب المثلی که باید با آب طلا نوشت:
از کوزه همان طراود که دراوست.

موفق باشی

س.ص شنبه 2 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:11 ب.ظ

خبر مرگشون نمی دونم استاد کدوم جهنم دره ای هستند
خودشون بیمار جنسی هستند
احتمالا قاشقبه دهان بردن و کاغذ پاره کردن و هزار تا کار عادی روزانه ایشونو حالی به حالی می کنه
به کجا باید پناه ببریم

بی پدر خودشیفته شنبه 2 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 06:18 ب.ظ http://balbanoo.persianblog.ir

من مقاله ی این بابا رو حوصله ندارم بخونم. هیچی رو که بوی مذهبی بده قورت نمیدم. اما این ماجرا و این تحلیل فرویدی-یونگی رو قبلا هم از یکی شنیده بودم. که مثلا شکل گنبدها و مناره های مساجد رو به یک جاهایی ربط میداد!!! این هم از ماتحت قوم دین که گهی است. تحلیل جنسی برای این قوم از نان شب واجبتره.
توصیه می کنم حتما اراده به دانستن میشل فوکو رو بخون.

عابر شنبه 2 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:03 ب.ظ

خوشحالم که تونستم تو رو با عمق منطق مزخرفت مواجه کنم و بهت بفهمونم که وقتی داری این جمله را مینویسی که ((شما نمی‌توانید در یک مملکت اسلامی زندگی کنید و در عین حال انتظار داشته باشید دست همسرتان را توی خیابان بگیرید و اگر یک وقت احساساتتان فوران کرد همانجا یک فرنچ کیس ناقابل را هم تجربه کنید. )) باید بفهمی که نتیجه منطقی این حرفت میشه همون چیزی من بهت گفتم !
شیر فهم شدی حالا ؟
پس لطف کن و دیگه اینجا رو با نظرات کوته فکرانه و مزخرفت که خودتم تحمل نتایج گهربارش رو نداری آلوده نکن . اوکی ؟
هر وقت تونستی نگاهتو از نوک دماغت ببری دورتر و عمیقتر ببینی اونوقت بیا چیز بنویس بچه جون !
من آدم مبادی آدابی هستم اما همونطور که خودت گفتی با هر کس باید مثل خودش حرف زد این شد که تا حالا اینجوری با شما حرف زدم .

ببین چرا نمیری گم شی آقای مبادی آداب؟

عابر شنبه 2 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:38 ب.ظ

من میام اینجا چون کارم اینه که آدمهایی مثل شما رو از اشتباه در بایرم .برای اینکه تو و اون کسانی که اینجا دور هم جمع شدین بدونین که مثل الاغ توی گل نادونی و کوتاه فکری تون گیر کردید !
بالاخره یکی باید شما رو متوجه کنه یا نه ؟
خوشم میاد هنوز به حرفم جواب ندادی !
یعنی از اینش خوشم میاد که خودتم یه جورایی قبول کردی که حرفت خیلی مزخرف بوده !
این حرفتو میگما : ((شما نمی‌توانید در یک مملکت اسلامی زندگی کنید و در عین حال انتظار داشته باشید دست همسرتان را توی خیابان بگیرید و اگر یک وقت احساساتتان فوران کرد همانجا یک فرنچ کیس ناقابل را هم تجربه کنید. ))
قبول داری ! نه ؟

میخوای بحث کنی بچه؟ مطمئنی؟ باشه حرفی نیست
هر چند تو رو در حد خودم نمی‌دونم ولی برای سرگرمی بد نیستی، مثل موشی میمونی که گربه قبل از شکار باهاش بازی میکنه.
خب حالا ایرادت به این جمله چیست؟ چه چیزش را میخواهی انکار کنی؟ یعنی میخواهی بگویی که میشود در یک مملکت اسلامی این را تجربه کرد؟ یا اینکه زبان قاصرت در پی اثبات این است که من که همچین خواسته‌ای دارم حاضر نیستم بهای آن را که در امان نماندن از نگاه کثیف هرزه‌هایی مثل توست بپردازم؟ خب برای اطلاعت باید بگویم که بله حاضرم در صورتی که همپالکی‌های تو کاری به کارم نداشته باشند این کار را در ملا عام انجام دهم، ولی قبل از آن تو باید فکری به حال روح بیمار و گرسنه‌ات بکنی که خیال برت ندارد اگر شاهد این صحنه بودی بعد از آن حق این را داری که تو هم آن کار را با همسر من تجربه کنی چون در آن صورت باید به این نکته توجه داشته باشی که چه بسا به طور اتفاقی پدر و مادرت را هم در حال بوسیدن همدیگر ببینی!

ندا(هورام) شنبه 2 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:23 ب.ظ

وای تو چقد هرزه ای بی کار که می ری اینطور چیزا رو می خونی خندیدم

بی پدر خودشیفته شنبه 2 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:28 ب.ظ http://balbanoo.persianblog.ir

اوووووووووووووووووه داداش زامبی این عابر ولگرد در راه مانده ی از همه جا رانده رو جمع کن از وبلاگ من و خودت. اون طرفا هم اومده یه زریجاتی تلاوت کرده که بنده همونجا زدم توی دهنش. اما محض اطلاعت داداش گلم بگم به اسم من گیر داده و آتیش گرفته که به قوم دین گفتم ماتحت گهی.
ای بابا. حالا من اتفاقا روی این یه نفر از این قوم ،صد در صد اصرار دارم که شامل این حرفم هست. می گی نه کامنتشو بو کن.
میگن فحش یه چیزیه که روی زمین نمی مونه . بندازش زمین صاحابش میاد ورش میداره. اینم صاحابش.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد