یادم میآید قدیمترها در زمان دو کاناله بودن تلویزیون و کمی بعد از آن تبلیغات تلویزیونی با الان تومنی سنار(؟) فرق داشتند، آن اوایل که یک پیش برنامهای برای رفتن به بخش آگهیها پخش میشد که خودش نیم ساعتی طول میکشید و شامل یک سری دوایر متحدالمرکز بود که همراه با موسیقی ملال آوری دور خودشان میچرخیدند و بعد از یک دور کامل نمایش گل و بلبل تازه وارد آگهیها میشدیم و بدبختی آنجا بود که بدلیل کمبود امکانات مینشستیم و آگهیهای داغون آن زمانه را هم تمام و کمال میدیدیم.
رفته رفته وقت و حوصلهی مردم تنگتر شد و کار به جایی رسید که آن پیش درآمد تبدیل شد به هشداری که چند ثانیه قبل از شروع آگهیها در گوشهی مانیتور ظاهر میشد و کارکردش این بود که آدم با دانستن نزدیک شدن زمان پخش آگهی بلند شود یک دست به آبی برود یا حالا سری به قابلمهی روی اجاق بزند یا چهارتا اس ام اس بفرستد یا هر چی. خلاصه این که مردم دیگر اعصاب این را ندارند که سر هر چیزی برایشان مقدمهچینی و روده درازی کنی و میخواهند زود بروند سر اصل مطلب، کلن کیفیت زندگی آدمها به همین سمت سرعت و شتاب تغییر جهت داد، فست فود جای قورمه سبزی را گرفت و ایمیل جای نامههای کاغذی را و ایکس باکس جای آتاری و سگا را.
۳۱ آگوست (۹ شهریور) روز جهانی وبلاگ نویسی است و این پست مرثیهای ست برای وبلاگ نویسی که فکر میکنم این روزها بر نعشش ایستادهایم. سرنوشت وبلاگ نویسی هم درست مانند آگهیهای بازرگانیست، آن اوایل وبلاگها رونق خوبی داشتند و اگر خوب مینوشتی در صورت بلند نوشتن هم خوانده میشدی، اصلن خواندن نوشتهی طولانی یک حال دیگری داشت، بعد پای مینی مال نویسی آمد وسط، خب چیز بدی هم نبود، خیلی استعدادها شکوفا شد و خیلی چیزهای باحال خواندیم، خوبیش هم این بود که میشد به روز بنویسی، هر اتفاقی که در سطح جامعه میافتاد هنوز خبرش به بیست و سی نرسیده توی بعضی وبلاگهای خوش ذوق، طنز میشد.
حالا هم که سر و کلهی گودر پیدا شده، معجون خوشخوراکی که باب ذائقهی ما ایرانیهاست، دیگر زحمت وبگردی از روی دوشمان برداشته شده و میتوانیم با فالو کردن یکی دو نفر چکیدهای از کل وبلاگستان فارسی را با مشاعات در اختیار داشته باشیم، اما این وسط وبلاگها دارند نابود میشوند، وقتی بیفتی توی پروسهی عذابآور صفر کردن گودرت دیگر مطالب بلند را نمیخوانی، فقط میخواهی این ماراتن را زودتر تمام کنی و همینطور از روی آیتمهای بلند رد میشوی، به تبع آن وقتی خودت نویسنده باشی جسارت طولانی نوشتن را از دست میدهی چون میترسی خوانده نشوی و مگر کسی برای خوانده نشدن مینویسد؟ این است که روز به روز سرعت این قطار سریعالسیر بیشتر و بیشتر میشود و ما فرصت لذت بردن از مناظر اطراف را از دست میدهیم.
نمیخواهم بگویم گودر چیز بدیست و خودم هم همچین آدم سنتی و طرفدار حفظ سنتها نیستم ولی آخر نمیشود که هفت روز هفته را هات داگ و چیزبرگر بخوری، بلاخره باید یک جایی هم برای دیزی و قرمهسبزی در این رژیم گذاشت.
عالی بود
بروزترین فروشگاه اینترنتی بازی افتتاح شد
بازی pc هر حلقه :800
xbox : 1500
ps2 : 800
psp: 800
منتظر شما هستیم.
http://www.gamecgame.com
کاملا درسته
آفرین سینیور
سینیور به نکته خوبی اشاره کردی
۱۰۰٪ موافقم
جانا سخن از زبان ما میگویی
آره بقران انکار دیگه حال خوندن چیزای طولانیو نداریم
من که همیشه همه مطالب شما رو میخونم هر چیم که بلند باشه
good
tnx
سلام... با کمال احترام من فکر می کنم حرفتون درست نباشه. خونده شدن یا نشدن یه مطلب ربطی به کوتاهی و بلندی اون نداره. به جذابیت موضوع و طرز نوشتنش بستگی داره. اینکه بتونی با قلمت یه خواننده رو با خودت بکشونی تا ته نوشته یه هنره. نمونه ش اینکه الان نوشته ی شما طولانی بود ولی من تا تهش خوندم...
با این حال تذکر خوبی بود. ممنون...
:)
ما که با با نوشته های شما همه جوره عشق میکنیم طنز- ُ انتقادی - احساسی - داستانی و خاطره ای خلاصه به هر سبکی بنویسی خوانده میشه کوتاه و بلندم نداره .
وبلاگ خوب باشه مشتریش همیشه هست رو زمین نمی مونه .
حالا هم هیچ ترتیب و ادابی مجوی
هرچه می خواهد دل تنگت بگوی .
اومدم بگم بلاگا خوبو می خونیییییییم
قبول ندارم
هنوزم وبلاگای خوب پر خواننده هستن
فکر نمیکنم گودر جای وبلاگو بگیره نظر منه البته
تو کدوم رژیم سینیور؟! این رژیم یا اون رژیم؟:D
حالا یه بارم ما با اون رژیم کار نداریم شما نمیذارین!
شکت درست بود: صنار!
به زودی قرص قورمه سبزی هم می آد که تو ایکی ثانیه بندازی بالا بره.
ممنون اگه حسش بود درستش میکنم ولی معلومه فقط پاراگراف اولو خوندی حاج خانم دالتون
سینسور چه بلایی سر وبلاگ قبلیت اومده؟! چرا آدرسش یافت نمیشه؟!
حذف شده و نمیدونم کار کی بوده
سلام سینیورجان
در نظرات پست قبلت چون نمی خواستم حرف سیاسی بزنم نقطه چین گذاشته بودم :>
و گرنه منظور خاصی نداشتم
بازم بهم سر بزن
دیده شدن یا نشدن مطلب بلاگ به جذابیتش بستگی داره.
منم چنین شرایطی دارم. زود میام گودرو صفر کنم(تمام وقتم میره) به مطالب حجیم نمیرسم، مگه اینکه ببینم افراد زیادی شیر کردنش، اونوقت مطلب رو میخونم.
اما این به نظرم بد نیست.مهم بالارفتن رقابت و کیفیت کار بلاگرهاست.
واقعا به جا گفتی
وقتی تو فروشگاه کنسرو کله پاچه دیدم به خودم گفتم آخه کی میاد این کنسرو رو میخره؟؟؟ اونی که عشق کله پاچه س کنسرو واسش فحشه... خریدم که تموم شد دیدم یکی بیشتر نمونده... فروشنده داشت کنسرو سیراب شیردان کنارش میچید...
چرا نمی خواهید بگویید گودر چیز بدی است؟ یا از سنتی بودن می ترسید؟ اصولا این پیشرفت تکنولوژی با تاکید بر سرعت و شتاب نشانه دوران جدید است:حکمت تبدیل به دانش شد، دانش تبدیل به اطلاعات و اطلاعات تبدیل به ضد اطلاعات. سطحی نگری و شعاری زدگی هم که درد همه شده. به بالاترین نگاه کنید: چند مطلب جدی
و ژرف در روز انجا رای می آورد؟البته حکومت هم در این مسابقه کم نمی آورد.
پس نترسید. دست از گودر بکشید.
سلام
ببخشید با وجود احترام به نظرات شما می خواستم بگم. من چنین چیزی رو حس نکردم. البته رکود پارسال شدید بود ولی در چند ماه اخیر وبلاگها طوری نبودند که فاتحه لازم شده باشند حد اقل برداشت من این بوده.
ممنون از نوشته تون . جالب بود.
موفق باشید و به امید فردایی بهتر