تختخواب دو نفره

وقت خود را در اینجا هدر ندهید!

تختخواب دو نفره

وقت خود را در اینجا هدر ندهید!

رونوشت به مینی‌مال نویسان

مهره‌های سوخته: 

شهرام امیری  

خیابانی

شریعتی 

مهران مدیری 

علیرضا افتخاری 

رومن گاری 

ماریو بارگاس یوسا 

جواد شمقدری 

یامین پور(مجری دیروز امروز فردا) 

مصطفی آجرلو 

حاج کورش کبیر 

وحید آنلاین 

سوژه‌های روز: 

معدنچیان شیلی 

سفر اهمدی نجاد به لبنان 

سفر رهبر به قم 

رحیمی (معاون اول رییس جمهور) 

رامین(معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد) 

نمایشگاه رسانه‌های دیجیتال 

بازی پرسپولیس ـ استقلال 

سوژه‌هایی برای تمام فصول: 

جنتی 

اهمدی نجاد 

رحیم مشایی 

کامران نجف زاده 

۲۰:۳۰

نظرات 6 + ارسال نظر
فیاضی پنج‌شنبه 22 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:36 ب.ظ http://zvm.parsiblog.com

پسر ! تو چرا همش می زنی این و اونو چپرچلاق میکنی ؟

منظورم اینه که بابا ! یه خورده از دغدغه های فرهنگی خودت بنویس ! از نگاهت به مسائل اجتماعی ! مسائل روزمره ! این چیزمیزای سیاسی رو ول کن !
جدی میگم ! تو این ظرفیت رو داری ! خودتو درگیر این جور چیزا نکن ! این چیزا روزمرگی میاره داداش !
...
حالا نزنی مارو هم چپرچلاق نکنیا !

از اون قسمتش که گفتی تو ظرفیتشو داری که فلان خوشم اومد!
جمله ی آخرتم اشتباهه
در ضمن چی باعث شده فکر کنی میتونی به بقیه بگی چی بنویسن چی ننویسن؟ کی این حقو بهت داده حاجی؟ آیا این ناشی از تفکری نیست که تهش میرسه به این که برای آدمها تعیین تکلیف کنیم که چجوری فکر کنن و چجوری نه؟ خوبه من بیام بگم این کارو بکن؟

فیاضی جمعه 23 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 02:56 ق.ظ http://zvm.parsiblog.com

گفتم که می زنی ما رو ...

از کجای حرف من اینطور برداشت میشه که دارم بهت میگم چطور فکر کنی و چیکار نکنی ؟ حق چیه ؟ تعیین تکلیف کدومه ؟

پیام اصلی حرف من همون جمله ایه که گفتی ازش خوشت اومده !
من فقط پیشنهاد دادم ! هر طور که دوست داری و هر سوژه ای رو که می پسندی می تونی ازش بنویسی داداش !
بهرحال اینجا خونه توئه نه خونه من !

:))
یعنی من اسیر این تساهل و تسامحتم حاجی

فیاضی جمعه 23 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 08:35 ق.ظ http://zvm.parsiblog.com

نه اتفاقا من خیلی هم آدم دُگمی هستم ولی چه کنیم که اینجا خونه توئه و تو رئیسی !
به این میگن پولتیک !!!

اصلش می دونی چیه ؟
تو منو غریب گیر آوردی اینجا !
اگه مردی زنگ آخر وایسا ، با بچه محلامون آشنات کنم !!
:دی

سحر جمعه 23 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:27 ق.ظ

زامبی جان تو مثل اینکه زبون خوش حاجی حالیت نیست داداش! نکنه بطری نوشابه هوس کردی!

ما تو دانشگاه اعتراض میکردیم یکی از این حاجی ها بود همه اش میگفت من نمی گم اعتراض نکنید نقد نکنید اصلا بزنید شیشه بشکنید اما واسه ی سلف را ! مشکلات صنفی اتون حل کنید شما جه کار دارید به این که کی میاد کی میره !

حالا حکایت تویه !
من نمی فهمم ایشون امثال ایشون وقتی از مطالب یه جا حال نمی کنند چرا مدام اونطرف ها میچرخند؟!
اصلا یکم از سکس و خشونت بنویس جنتی اش را هم زیاد کن
با تشکر

مصطفی محمدی جمعه 23 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 03:03 ب.ظ

به به سینیور می بینم که حاج آقا توی کوچه باریک گیرت آورده داره «ارشاد» ات می کنه. انشا الله در انتها به یه نتیجه ای برسید. فقط به ما هم بگید اسم اش رو چی می زارین.

فیاضی جمعه 23 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 07:53 ب.ظ http://zvm.parsiblog.com

من آدم حساسی نیستم ولی بالاخره آدم که هستم !
راستش دلم میگیره وقتی یه نظراتی مثل نظر آقا مصطفی محمدی رو می خونم ...
اصلا ولش کن ... بی خیال !
من اگه به این حرفها می خواستم دلگیر بشم و دوستامو از دست بدم که اصلا توی نت چکار می کردم ؟

آورین آورین
بی خیال حاجی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد