یه روز یه قورباغهی دهنگشاد داشت میرفت رسید به یه آدم چاق گردنکلفت گفت تو چی میخوری؟ یارو جواب داد من وام بنگاههای زودبازده میخورم یه آبم روش، قورباغه گفت بَخور بخَور بعد رفت جلوتر رسید به یه آدم ریشوی یقه بسته با پوتین، گفت آقاهه تو چی میخوری؟ آقاهه جواب داد من قراردادای نفتی میخورم، سهام مخابرات میخورم، مناقصههای راهآهن میخورم...بازم بگم؟ قورباغهی دهنگشاد گفت نه نمیخواد بگی، بَخور بَخور، قورباغه رفت جلوتر و یه آقای ۲۰۰ ساله با ریش و عبا دید گفت سلامُن علیکم ببخشین شما چی میخورین؟ ایشون جواب دادن من کارخونهی نیشکر میخورم، وجوه نذری میخورم، کلوچه و رب و کمپوت قدس و رضوی میخورم و هر چه را که در توانم باشد میخورم به حول و قوهی الهی، قورباغه گفت آفرین بَخور بَخور و رفت جلوتر تا رسید به یکی که داشت سنگ پرت میکرد گفت تو چرا سنگ پرت میکنی و در ضمن چی میخوری؟ یارو یه سنگ زد تو سر قورباغههه و گفت اولن که من دارم انتفاضه میکنم و دومندش هر چی که برام بیاری من میخورم عوضش برات سنگ پرت میکنم، قورباغه گفت خوبه خوبه بَخور بَخور و همینطور رفت و رفت تا رسید به یه عدهی زیادی که داشتن از سر و کول هم بالا میرفتن، به یکیشون گفت تو چی میخوری؟ طرف جواب داد من قبلن نون یارانهای میخوردم ولی اگه هیچی گیرم نیاد ممکنه قورباغههای دهنگشادو هم بخورم، قورباغه لباشو غنچه کرد و گفت بوخور بوخور و بعد تو دوربین نگاه کرد و یه بیلاخ همراه با لبخند داد و رفت. قصهی ما به ته رسید
یه بنده خدا هست دنبال یه کار آبرومند میگرده، یه کم زبان انگلیسی بلده قیافهی موجهیم داره، آدم آبروداریه که بهش آلت تناسلی زدن زیرپاشو خالی کردن، دست به دست کنین بلکم شب عیدی یه کار براش پیدا شد، اگه تاثیری داره اینم به رزومش اضافه کنین که چند سال سابقهی وزارت امور خارجه داشته.
****
بستهی پیشنهادی هفته:
بخوانید: سلاخخانه شماره پنج/ کورت ونهگات
ببینید: شاتر آیلند/ مارتین اسکورسیزی
مشترک گرامی!
با ۳ سال دیگر زنده ماندن در ایران برندهی ۲۷ دقیقه زندگی رایگان، هدیهی داخل شبکهی قدسی خواهید شد.
روابط خصوصی دم و دستگاه الهی
*******
بستهی پیشنهادی هفته:
بخوانید: سلاخخانه شماره پنج/ کورت ونهگات
ببینید: شاتر آیلند/ مارتین اسکورسیزی