توی محل کارمان یک صندوق خودجوش راه انداختهایم که به نوبت به اعضایش وام میدهد، حالا میگویم وام فکرتان سمت مفاسد اقتصادی و لیست توی جیب اهمدینجاد نرود، نه از این خبرها نیست وامیست در حد ۵۰۰ هزار تومان با قسط ماهانه ۳۰ تومان! شب از طرف مسوول صندوق اساماسی دریافت کردم با این مضمون «کونو قوامین بلقسط» و با این منظور که «کونی بیا قسطتو بده». صبح جلوی در نگهبانی اطلاعیهای دیدم که خاطرنشان کرده بود ما بدحسابها باید هر چه سریعتر قسط صندوق را بدهیم، عینک سیاه زدم و سرم را انداختم پایین و به یک نحوی که جلب توجه نکنم وارد شدم، جلوی کاردکس که میخواستم ساعت بزنم کاغذ دیگری دیدم که به اطلاع عموم میرساند من و چند نفر دیگر هنوز قسطمان را ندادهایم، مطمئن بودم که در مرحلهی بعد باید منتظر کاغذ حاوی تصویرم باشم که بالایش زدهاند وانتِد و نگهبانها با شاتگان در پی شکارم هستند تا جایزه بگیرند.
خلاصه که زمانه زمانهی بدی شده (دزدی دیالوگ از کارتون شرکت هیولاها)، ملت اصلن به فکر آبروی آدم نیستند، برای چندرغاز میخواهند شلوار آدم را بکشند پایین، همین است که انسان نباید زیر بار قسط برود یعنی قسطی زندگی کردن یک جورهایی سلامت روانیتان را به خطر میاندازد حالا فکر کنید توی ممالک خارجه که سیستم سیستم قسطیست و برای پوشک بچه و نوار بهداشتی هم صورتحساب میفرستند در خانهی آدم وضع به چه منوالیست. همین است که من قید زندگی در بلاد کفر را زدهام و ویزای شینگن و گرینکارت آمریکایم همینطور دارد گوشهی کمد خاک میخورد، بله.
سلام
خیلی خیلی حال کردم با مطالب چگونه یک شیرازی اصیل باشیم! مخصوصا فرهنگ لغتشون!!!
جالب می نویسید! یک بار هم بلند خندیدم در پی خواندن مطالبتان!
برقرار و با دوام باشید :-)
مام یه نموره شیرازیم مثلا..
آیکونم که...!