یکی از حقوق فرزند بر والدین در اسلام نام نیکو است، باید نامی را برای فرزند انتخاب کرد که فردا روز توی جامعه استرس این را نداشته باشد که صدایش کنند یا اسمش را تغییر دهند یا یک چیزی ببندند به نافش.
اسم اصلی این پنیر را حتمن می دانید اگر هم نمیدانید کمی از تخیلتان استفاده کنید، همینقدر بگویم که صفتیست برای مملکت ما و همینطور قیافهی رییسجمهورمان! خریدن آن هم تا همین اواخر معضلی بود، یعنی تا میخواستی سرت را ببری بغل گوش فروشنده و یک جور آبرومندی ازش بخواهی که یک پنیر فلان بهت بدهد فورن نگاهش میرفت سمت قفسهی نوار بهداشتی یا مثلن میگفت "تاخیری تموم کردیم فقط خاردار با طعم توتفرنگی داریم!" و تا بیایی به خودت بجنبی میدیدی باید الویز بالدار بگذاری سر میز صبحانه!
تا این که همین اواخر به این محصول برخوردم، ابتدا فکر کردم که شرکت تولید کنندهی مذکور در راستای احترام به حقوق مصرف کننده و برای از دست ندادن بازار ایران اسم محصولش را تغییر داده یا این که اختصاصی برای ایران پنیر کیبی را تولید میکند (باور کنید این پنیر فقط اسمش چیزی بود وگرنه کیفیتش ربطی به اسمش نداشت) اما بعد دیدم که خیر، ایشان تولید داخل هستند، با همان بستهبندی و البته نه با همان کیفیت و بحمدلله این مشکل هم بدست توانمند متخصصین داخلی برطرف شد. آخر میدانید که ما ایرانیها استاد کپیبرداری و مونتاژ و خوردن از آخور دیگران هستیم و علاقه داریم که هر چیزی را ایرانیزه - اسلامیزه کنیم، از خودرو گرفته تا مدل موی مورد تایید خودمان!
پینویس: امروز هر چه توی این سوپریها گشتم تا یک پنیر مارک اصلی را گیر بیاورم و عکسش را بگذارم کنار این مارک تقلبی موفق نشدم، آخر سر یکی از فرشندهها گفت که وارداتش ممنوع شده و مگر اینکه قاچاقش را گیر بیاورم! خیلی با خودم فکر کردم که دلیل این کار چه میتواند باشد؟ حمایت از تولید کنندهی داخلی آیا؟یا اینکه مثلن مسئولان فکر کردهاند ممکن است کسی از خوردن این پنیر تحریک شود و خدای ناکرده حس آن عمل قبیح دهانی به او عارض شود؟! بعد دیدم که قضیه احتمالن چیز دیگریست، شاید دارند به آن وعدهی اول انقلاب عمل میکنند که ما نه تنها دنیای شما را آباد میکنیم بلکه(با فتحهی ک) آخرت شما را هم آباد میکنیم و دارند هر طور شده جلوی گناه کردن ما را میگیرند، حتا اگر شده با جلوگیری از نمایش پوست آرنج و به زبان آوردن کلمات رکیکی همچون اسم آن پنیر معلومالحال!
بگذار تا زیبایی در نگاه تو باشد، گور بابای آنچه به آن مینگری...حالا میخواهد احمدینژاد باشد یا چارلیزترون!
شما یادتون نمیاد ولی یه زمانی مینشتیم جلو پنکه، سرمونو میگرفتیم جلو پرههاش، صدا در میآوردیم و تفریح میکردیم!
موظفی ما شش شیفت در هفته است، من به طور متوسط سیزده شیفت می دهم، اینچارج اتاق عمل آمده میگوید میخواهم شیفتها را زیاد کنم، اعتراض می کنم که "مرد حسابی من همین الان دارم دو برابر موظفی کار می کنم"، این را می شنوم: " اون مال پارسال بود که سال مصرف بهینه بود باید از پرسنل بطور بهینه استفاده می کردیم، الان سال همت مضاعفه..."
این یارو که میاد تو برنامه یک جهان یک جام بین دو نیمه فوتبال تبلیغ ایرانسل و همراه اول و صرفهجویی در مصرف برق میکنه، نمیشد به جای اسکل کردن اون این چیزا رو زیرنویس کنن؟ آدم یاد مترسک سر جالیز میفته که کلاغا ازش نمیترسن روش کار خرابی میکنن!