تختخواب دو نفره

وقت خود را در اینجا هدر ندهید!

تختخواب دو نفره

وقت خود را در اینجا هدر ندهید!

غریزه، آری یا نه؟

رختخواب دوشیزگی پستی گذاشته که اگر آن را ندیده اید پیشنهاد می کنم اول بروید ببینید و برگردید. 

توی این تصویر عشق در مقابل غریزه قرار گرفته و ظاهرن پیروز هم شده. من نمی خواهم پیام این تصویر و نتیجه ای که احتمالن قرار است از این پست استنباط بشود را نفی و یا تایید بکنم، اما به گمانم این قضیه سر دیگری هم دارد که باید به آن نگاه کرد؛ چند سال پیش دانشمندان رفتارشناس و روان شناس و جامعه شناس و جانورشناس و اخلاق شناس دور هم جمع شدند و برای بررسی موضوعی یک آزمایش ترتیب دادند بدین قرار که یک میمون مادر و فرزندش را درون قفسی فلزی گذاشتند و آرام آرام شروع کردند به گرم کردن کف قفس و دیوارهایش. مطابق غریزه میمون ها ابتدا از دیوارهای قفس بالا رفتند ولی بعد گرمای میله ها زیاد شد و مجبور شدند بیاییند پایین، در اینجا مطابق قانون عشق، میمون مادر فرزندش را در آغوش گرفت و شروع کرد به این پا و آن پا کردن و سعی کرد به قیمت سوختن دست و پایش فرزند را از گزند دور کند. منتها این وضعیت تا وقتی ادامه پیدا کرد که داغی قفس تحمل پذیر بود، در اینجا مطابق غریزه میمون مادر فکری به ذهنش خطور کرد، نگاه محبت آمیزی به فرزند انداخت و به ورجه وورجه های او و لحظات خوشی که با هم داشتند اندیشید، سپس کودک دلبندش را کف قفس خواباند و خودش رفت روی او ایستاد و جان عزیزش را نجات داد. 

حال این پرسش اساسی مطرح می شود که اصولن کدامیک از اینها قویتر است؛ عشق یا غریزه؟ و آیا نتیجه ی این آزمایش به انسانها قابل تعمیم است و ممکن است از ما هم رفتارهایی از این دست سر بزند؟ اگر جوابتان منفی ست توجهتان را به آمار بالای فرزند کشی در کشورمان جلب می کنم، پدران و مادرانی که برای فرو نشاندن آتش شهوت و جنون و نادانیشان فرزندان خود را به وحشیانه ترین وجهی قربانی می کنند، والدینی که به فرزندان خود استفاده از مواد مخدر را می آموزند که این هم کم از کشتن نیست. 

از سوی دیگر کاش می دانستیم پلنگ این تصویر گرسنه بوده یا سیر؟ می شود حدس زد که سیر بوده و آیا اگر گرسنه بود باز هم اینگونه سر در گریبان آهو فرو می برد یا آن گلو را با دندانهایش می درید؟ آیا چیزهایی مثل نیاز و گرسنگی و شهوت، غریزه را توجیه می کنند یا در مورد انسانها باید کنترل شوند؟ آیا حق با ژان والژان بود که برای چند قرص نان مسیر زندگی اش عوض شد یا بازرس ژاور که همه ی عمر تلاش کرد ژان والژان تاوان کاری را که از روی غریزه ی فرار از گرسنگی انجام داد، بپردازد؟ در مورد غریزه ی جنسی چه باید گفت؟ آیا باید صرفن به برآورده ساختن این نیاز اندیشید و یا اینکه رابطه ی جنسی بدون عشق عملی حیوانی ست؟ آیا کار کسانی که با کسی می خوابند که تا به حال او را ندیده اند و احتمالن بعد از این هم نخواهند دید توجیه پذیر است؟ 

من نظر خودم را نمی گویم که روی نظرات شما تاثیر نگذارد، چون بیشتر شما می خواهید با من مخالفت کنید و نظر اصلیتان فراموش می شود! ولی شمایی که می آیید می خوانید و می روید این بار نظرتان را بگویید، شاید این موجب شود دقیق تر به این مساله نگاه کنید. نظرها تاییدی نیستند تا اگر قرار شد بحثی در بگیرد آنلاین باشد.

نظرات 63 + ارسال نظر
سحر شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:36 ق.ظ

اووووووول!

فاطی کماندو شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:38 ق.ظ

پر کار شدی سینیور!
من با شما موافقم،‌ حالا هر نظری که می خوای داشته باش :ی

شیما شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:39 ق.ظ

برم اون پستو ببینمو برگردم!

Vampire Queen شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:52 ق.ظ http://vampirequeen.blogsky.com

اون بنده خدا یوزپلنگ چیتاست ، حیوون مورد علاقه ی منه ، احتمالآ از گرسنگی رو به مرگه و نمیتونه شکار کنه مشابه همچین چیزی رو توی یه مستند دیدم .

رختخواب دوشـــیزگی شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 01:01 ق.ظ http://akasha.blogfa.com

چه بحث جالبی رو مطرح کردی. امیدوارم بچه‌ها جدی بگیرن و نظرات جالبی بخونیم. بذار کمی فکر کنم...

مریم بانو شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 01:13 ق.ظ http://www.mb.blogfa.com

خیلی نکته جالبیه یعنی زاویه دید آدمد عوض می کنه من بیشتر طرف عشقم به نظرم عشق قوی تره

شیما شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 01:17 ق.ظ

سینیور الحق که مشعوف شدم از نگاه نقادانه ات. من یکی که اگه اون پستو می دیدم فقط می گفتم چه جالب!
اما در مورد بحث فکر می کنم نیروی غریزه چه تو انسان و چه حیوانات قوی تره و فقط نوعش فرق داره. مخصوصا توی مردها که غریزه جنسی کاملا عقلشونو زایل می کنه!

فرزانه شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 01:20 ق.ظ http://www.hami.blogsky.com

من با شیما موافقم و میگم نیروی غریزه مردها حیوانی تره و زنها حس مادرانشون به غریزشون غلبه میکنه بر خلاف این میمون

شهیاز شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 02:38 ق.ظ

انگار بحث فمینیستی شده اینجا. به نظر من که زن و مرد در غرایز فرقی با هم ندارند و هر دو بیشتر از غریزه پیروی میکنند

رها شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 03:56 ق.ظ

به نضر من غریزه رو تا جایی که به ضرر کسی نباشه میشه بهش بها داد.
اگه دو طرف راضی باشن و لذت ببرن چرا که نه؟خوب یه شب با هم بخوابن.کلن خوبه آدم بعضی وقتا به حکم غریزه اش ازادانه زفتار کنه.
اما خوب مسلمه که هر چیزی که با عشق همراه بشه زیباتره وموندگارتر

الی شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 09:26 ق.ظ http://www.dasnevesht.blogfa.com

من از طرف یه دختر میگم
شاید مردها بتونن به این نیاز فقط به شکل یه نیاز نگاه کنند اما جنس من اگه مهری از پارتنرش نداشته باشه یا اینکه ازش سلب بشه داغون میشه کلا فکر میکنم دختر جماعت نمیتونه به این قضیه فقط به شکل یه نیاز و رفع اون بدون هیچ احساسی نگاه کنه

ماری شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:12 ق.ظ http://mendel.blogfa

به نظر من اون پلنگ فقط سیره...همین!
مثل مردی که تازه س.ک.س انجام داده و تا اطلاع ثانوی هیچ تمایلی نداره جز اینکه ولش کنن به حال خودش!

مهرداد ( فاتح) شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:32 ق.ظ http://conqueror.blogfa.com

شاید شنیده باشید میگن طرف داره از روی شکم سیری حرف می زنه. وقتی شکم آدم سیر باشه ، جیش بوس لالا هم کرده باشه ، می شه یه فیلسوف به تمام معنا.از گذشت ، از انسانیت ، از بزرگی روح ، ساعتها سخنرانی می کنه . به محض اینکه کمی از اون غذا هضم بشه ، کم کم خوی حیوانی اون آدم ، خودش رو نشون می ده.
این رو یک استاد فلسفه در دانشگاه می گفت که تحقیقی روی چند دانشجوی نمونه انجام دادند. این دانشجویان ، مودب ، با هوش ، مرفه و ممتاز بودند. آنها را در محیطی با هم قرار دادند و به مرور از جیره ی غذای آنها کم کردند.
همین آقایون با فرهنگ ، بعد از چند ساعت شروع کردند به هم ناسزا گفتن ، بعد که گرسنگی به اونها فشار آورد ، تلاش کردن غذای هم رو به زور بگیرن.
خلاصه بعد از مدتی ، همین آقایون " نمونه " شدن درندگان وحشی .
من منکر عشق نیستم ، این حس ، یکی از خصوصیات بشری هست که باید رشد پیدا کنه . اما برای رشد و تربیت اون شرایطی لازمه ، درست مثل تفکر که باید در شرایط خاصی رشد کنه.
راستش مقایسه انسان و حیوان شاید زیاد درست نباشه . چون انسان قدرت تفکر واراده داره ، ما کسانی رو دیدیم که می تونن خوی حیوانی خودشون ( غریزه) را کنترل کنن ، و این همون خصلت بشری هست که در حیوانات وجود نداره.ما با اینکه می دونیم ممکنه خودمون گرسنه بمونیم ، گاهی اوقات که انسانیتون گل کنه ، غذای خودمون رو به کسی که از ما ضعیف تر هست می دیم. این رو نمی شه از حیوان انتظار داشت. شاید همه ی آدم ها اینطور نباشن . چون تعداد کمی از آدم ها به مقام انسانیت می رسن و این با تلاش و کشیدن سختی هست. اگر راحت بود ، ارزشی نداشت .
بحث طولانی میشه ، اما ما در اصل حیواناتی هستیم که قابلیت رسیدن به مقام انسانیت رو داریم. اگر کسانی ( شاید اکثر کسانی رو که می بینیم ) هنوز در سطح اولیه خودشون ( بعد حیوانی ) موندن ، نمی شه حکم قطعی داد که انسان ها حیوان هستند. و غریزه مقدم بر عشق است.
تصور من اینه که اگر بتونیم به اون مقام برسیم ، می تونیم بگیم که عشق قویتر از غریزه می شه.

سایه شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:52 ق.ظ http://sayeh8862.blogfa.com

برای اینکه انسان رو بشناسی نمیتونی حیوان رو آزمایش کنی؟میتونی؟

سایه شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:58 ق.ظ http://sayeh8862.blogfa.com

غریزه داریم تا غریزه
اگه گشنه بمونی چند روز بیشتر نمیتونی زنده بمونی
ولی اگه میل ج ن س ی تون ارضا نشه زنده میمونی؟
مقایسه این دوتا باهم کار درستیه؟
کنترل غریزه شاید برای حیوان معنایی نداشته باشه
ولی برای انسان ممکنه داشته باشه
بستگی داره به اینکه چطوری تربیت شده باشه
اما
یه جاهایی رو تربیت هم نمیشه حساب کرد
وقتی که ادما ضعیف تر از اونی هستند که بخان به آموخته هاشون احترام بذارند
یعنی آموخته ها سطحی بوده و گذرا

سایه شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 11:04 ق.ظ http://sayeh8862.blogfa.com

اون تصویر داره میگه که به دنیا و زندگیمون نگاه مطلق نداشته باشیم
داره میگه نگاه متعصب نداشته باشیم


راستی جناب زامبی
کافر همه را به کیش خود پندارد

منظور؟
کافر کیه و کیش چیه اینجا؟

ضعیفه ای که فمنیست شد شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:58 ب.ظ

من طرف غریزه ام! چون اکتسابی نیست و کنترلش مشکلتره ولی عشق اینجوری نیست! با این خانمهایی هم که میان و به طور مطلق میگن جنسیت تتاثیر داره مخالفم خیلی از زنها هستند که تو مسائل جنسی به عشق توجهی ندارند و یه رابطه ی یه شبه رو برقرار میکنن خیلیم راضی هستن! اصولا این از نظر روانشناسی هم تایید شده که مثلا غریزه ی زنها تویه زمانهایی که بدنشون برای بارداری مستعده ممکنه اون ها رو به سمت مردهایی که از نظر مغزی و شیمیایی، زن اون ها رو پدر خوبی بمیدونن بکشونه و یه رابطه ی یه شبه رو بسازه که خوده زن هم براش توجیهی نداشته باشه! چون سیستم بدنش و غریزه اش براش تصمیم گرفتن!
ولی اینکه بخوایم در باره ی این موضوع بگیم به نظرم این مسائل نسبی هستش! خاصیت جامعه ی مدرن و مکانیکی امروز بی عاطفگی هستش اینکه بشه دربرابر این موج ایستادگی کرد بستگی به قدرت هر فرد داره به خصوص دربرابر سختی ها و اینکه چطور بتونه غرایزشو تحت کنترل خودش دربیاره!

هدی شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 02:46 ب.ظ http://daftarchemamnoo.persianblog.ir/

منظورت از غریزه فقط غریزه جنسی بود با کلن...
به نظر منم اگه بخوایم عشق رو کنار غریزه بزاریم غریزه قدرتش بیشتره!
اونی که میگی با یکی میخوابه که دیگه نمیبینتش... مطمئنن عشق و دوس داشتنی نبوده... اما لذت بوده... چون با غریزه ش لذت برده.... هوم؟

وارش شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 03:06 ب.ظ http://parchin147.wordpress.com/

سنیور جان بنزین سوپر زدی خیلی نویسنده شدی نکنه بی کار شدی عزیز دل ابجی وارش.. اگر این ببر یا شیر گرسنه بود پاره پاره اش می کرد جانم حتما سیر بود

متی شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 03:18 ب.ظ http://mattigirl19@blogfa.com

در مورد غریزه و کنترل فوق العادهش روی انسان باهات موافقم اما نباید جایگاه عشق و فداکاری رو هم توی وجود انسان فراموش کنیم . به نظر من عشق پایه و اساس هرچیزی در جهان . نمی دونم . من اینطور حس میکنم .
ولی فکر کنم اون پلنگه در این حالت گرسنش نبوده !‌ اگرنه غزال الان ترکیده بود !!!‌

رختخواب دوشـــیزگی شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 03:31 ب.ظ http://akasha.blogfa.com

نمی‌شه در این مورد حیوان و انسان رو با هم مقایسه کرد و عکس‌العمل میمون مادر رو ملاک قرار داد. من هم می‌تونم نمونه‌های زیادی برات بیارم که حیواناتی خلاف غریزه‌شون رفتار کردن.
در مورد اون عکس توی وب من، فکر می‌کنم اصلن صحبت غریزه و غلبه بر اون مطرح نیست. ممکنه اون دوتا با هم بزرگ شده باشن، یا حالات دیگه‌ای که ازشون مطلع نیستیم... همون‌طور که از این نمونه‌ها خیلی زیاد دیدیم. اینکه حیوان درنده‌ای خلاف غریزه‌اش رفتار کنه و حتا در حالت گرسنگی حیوانی که شکار اصلیش محسوب می‌شه رو ندره چیز محالی نیست.
و اما در مورد انسان‌ها تا حد زیادی با حرفهای مهرداد (فاتح) موافقم. بیشتر با قسمت‌های پایانی حرفاش.
و در مورد سوالت هم متاسفانه باید بگم معتقدم عشق اگر عشق باشه، (و نه توهمش) قوی‌تر از غریزه است. گفتم متاسفانه چون می‌دونم ممکنه سخت در اشتباه باشم!
در ضمن من مطمئنم اگه جای ژان‌والژان بودم از گرسنگی می‌مردم ولی دزدی نمی‌کردم. ممکنه تو این موقعیت قرار نگرفته‌باشم اما تو موقعیت‌های دیگه‌ای قرار گرفتم که لازم شده غریزه‌ام رو به شدت و سختی کنترل کنم و این کار رو هم کردم.

رختخواب دوشـــیزگی شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 03:34 ب.ظ http://akasha.blogfa.com

نظرات رو که می‌خونم... با خودم می‌گم، واقعن چقدر عقاید آدما و زاویه‌ی دیدشون با هم فرق داره. بحثت و بیش‌تر از اون نظرات مخاطبین، آدمو عمیقن به فکر فرو می‌بره!

alone bunny شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 03:44 ب.ظ http://www.bitter-smile.blogfa.com

سلام و اینا
ابتداعن چه رنگ و لعابی گرفته اینجا !
سپس، به نظرم پیروزی هرکدوم به شرایطش بستگی داره و خارج از اون نمیشه گفت کدومشون بر اون یکی تسلط و برتری داره!؟...
و البته نقش خود آدم ها و تفاوت دیدگاهشون(مثل همین نظر ها ) هم میتونه خیلی موثر باشه.به نظرم.

مانا مانید

احمد فلاح شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 05:16 ب.ظ http://www.affa110.blogfa.com

سلام دوست عزیزم
روزهای پرباری را در پیش رو داشته باشید
اگه به مطالب روانشناسی علاقه داری در وبلاگ زیر منتظر حضور و نظرقشنگتون هستم – بآرزوی بهترین ها برایتان - احمد فلاح
www.affa110.blogfa.com

ضعیفه ای که فمنیست شد شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 06:41 ب.ظ

هدیه باهات مخالفم !توی روانشناسی یه بحثی هست به اسم مکانیزم دفاعی که مربوط میشه به طبیعت فرد و غریزه اش! تو همین مباحث روانشناسی مثال میزنن که اگه یه مادر و فرزند( انسان)! در حال غرق شدن باشن مادر سعی میکنه فرزندشو نجات بده! که از عشق مادری سرچشمه میگیره، ولی این فقط تا زمانی هستش که هنوز مادر دچار احساس خفگی نشده به اون مرحله که میرسه غریزه یا همون مکانیزم دفاعی ش فعال میشه و باعث میشه که اون دستشو بذاره روی سره فرزندش و خودشو بکشه بالا تا نجات پیدا کنه! این یه اصله که انسان هرچقدر هم کسی رو دوست داشته باشه همیشه یکمی بیشتر از اون فرد خودشو دوست داره! غریزه چیزی نیست که فقط محدودش کنیم به میل جنسی یا میل به آب غذا و... دایره ی این جریان انقدر وسیع هستش که نمیشه اونو دربرابر عشق قرار داد هرچند هم که از نوع عشق خالصانه باشه! تو مطمئنی که اگه از گرسنگی به حال مرگ بیوفتی حاضر نیستی گوشت انسان همراهتو بخوری؟؟؟؟ نمیتونی مطمئن باشی چون حتی خدا هم پیش بینی چنین چیزی رو کرده و گفته که اگه از گرسنگی در حال مرگ باشید گوشت انسان هم میتونید بخورید! تازه این راجع به یه نیاز اولیه است چه برسه نیازهای فطری عمیق تر و گسترده تر!

لوکی شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 06:58 ب.ظ http://WWW.LO0OKI.WORDPRESS.COM

بیخود نیس شدیم برادر صیغه ای! منم کاملا باهات موافقم برادر!
داستانش مثل همون داستان بهلوله دیگه! میگن بهلول با چند نفر وزیر و وزرا بحث داشتن راجع به اینکه اصالت بالاتره یا تربیت! وزیر وزرا میگفتن تربیت ولی بهلول میگفت اصالت! وگفت من بهتون ثابت می کنم که اصالت بالاتره! اومد یه چند تا گربه رو آموزش داد که که شیرین کاری دربیارن و برقصن و جلوی مهمون خم و راست بشن و پذیرایی کنن از مهمون و این حرفا! خلاصه یه همه اون افراد رو دعوت کرد خونش و گربه ها رو آورد که از مهمونا پذیرایی کنن! مهمونا هم کلی ذوق کرده بودن و به قول معروف انگشت به کون مونده بودن! بهلول بهشون گفت یادتونه بهتون گفتم که اصالت بالاتر از تربیته؟ حالا نیگا کنین! یه چند تا موش ول کرد اون وسط که یهو گربه ها همه جا رو به هم ریختن و همه چی رو داغون کردن و ...
خلاصه برادر صیغه ای من! غریزه همیشه حرف اول رو میزنه! این ملت شهید پرور میخوان قبول کنن میخوان قبول نکنن!

ویدا شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:26 ب.ظ http://dokhtaranemostaghel.blogfa.com/

نظر من درباره پست تو همون نظرم درباره پست هدیه است سینیور زامبی جان و با حرف سایه هم بششششدت موافقم . چون چیزایی دیدم که فکر می کردم همینه و جز این نیست و وقتی شکل دیگه شو دیدم پی بردم که هیچ و قت هیچ وقت نباید مطلق قضاوت کنم

ویدا شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:29 ب.ظ http://dokhtaranemostaghel.blogfa.com/

البته نظر من درباره یک زن یا یک مرد آزاد نیست . هر کس می تونه برای خودش تصمیم بگیره . بیشتر درباره کسانی منظورمه که لفظا تعهد های سنگین عاشقانه ی دروغ به هم می دن و عملا در مقابل غریزه هیچ کنترل بر تعهدشون ندارن .اینه که خیلی زشته و انسان گونه نیست

سحر شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:31 ب.ظ

من فکر می کنم هدیه راست میگه. احتمالا این دو تا با هم بزرگ شدن و همین بینشون این رابطه رو بوجود آورده

سپیده شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:34 ب.ظ

به لوکی:
چیزی که شما می گویید خلط مبحث است و گر نه تربیت و اصالت ربطی به عشق و غریزه ندارند

شهباز شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:39 ب.ظ

به هدی:
هدی جان مرزی بین لذت و غریز وجود دارد که باید به آن توجه کنیم چون حتی عشق هم بدون لذت چندان خوشایند نیست

نازی شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:51 ب.ظ

الی جان
من هم به عنوان یک دختر میگم که باهات مخالفم و تو نمی تونی از طرف همه همجنسات حرف بزنی
خود من اگه پاش بیفته سکس بدون عشق رو هم تجربه می کنم و بیخود شعار هم نمی دم

سهیل شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 11:05 ب.ظ

سوال از ماری:
میشه بگین غریزه زنها بعد از سکس چی بهشون میگه؟ اگر بی میلی مردی که تازه سکس انجام داده از روی غریزه است مطمئن باش میل دوباره زن هم از روی عشق نیست

مهسا شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 11:09 ب.ظ

نظر دوم ضعیفه ای که... کاملا گویا و خیلی زیبا بود به نظرم میتونم باهاش صد در صد موافق باشم

سریرا شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 11:13 ب.ظ

منو بذارین تو دسته هدیه و سایه!

صاحب شانه یکشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:12 ق.ظ

من با ضعیفه فمنیست تا حد زیادی موافقم ! انسان نتهنا بر پای غرایز ممکنه بر روی عشق انسانی پا بذاره بلکه ممکنه از روی خودخواهی هم روی عشق پا بذاره و با عقایدی جنیست گرا هم کاملا مخالفم یعنی این مسئله زن و مرد نمیشناسه مثلا زن شوهر داری دیدم که بچه کوچیکش و خونه زندگیش رها کرده و با مردها مختلفی بود چون از به شوهرش دوست نداشت و فقط به این خاطر با شوهرش ازدواج کرده بود که میخواست از دست خانوادش راحت بشه !
اما مسئله مهم اینکه انسان قدرت کنترل بالایی داره و حتی میتونه بر غرایز هم غلبه کنه !

سایه یکشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:13 ق.ظ

اخه تو که با یه خیار هوس میکنی زن بگیری معلومه نظرت در مورد غریزه چیه دیگه
کافر تویی
کیشتم معلومه
هر چند از نظر من همه ادما یه سرزمین ناشناحتن و قبل از کشفشون نباید در موردشون نظر داد منم چون نمیشناسمت قطعی نمیتونم قضاوت کنم
از رو نوشته هات حدسی یه چیزی گفتم فعلا گیر نده

سارا یکشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 03:21 ق.ظ http://zibayeirani.blogfa.com/

مقایسه ی انسان و حیوان درست نیست
از نظر من اگر انسان خودش رو به قدر کافی ژرورش داده باشه عشق به غریضه غلبه می کنه

سین.میم یکشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 03:56 ق.ظ http://sarehmoosavi.blogfa.com

خب در مورد اون عکس باید بگم که حتی اگر اون دوتا با هم بزرگم شده باشن، اما اگه گرسنگی خیلی به اون یوزپلنگ فشار بیاره، بازم غذایی بهتر از اون بیچاره پیدا نمی کنه ...
در بین حیوونا غریزه حرف اول رو می زنه، نه چیز دیگه ...
اما وقتی به انسان می رسیم، با دو دسته مواجه می شیم؛ یه دسته که غریزشون داره هدایتشون می کنه و دسته ای که عشق و عقل و ارادشون ...
انسان می تونه رشد کنه و به مراحل خیلی بالایی برسه که خب این برای هر کسی اتفاق نمی افته، این جا به تعداد کمی از آدما می رسیم که اسمشونم توی تاریخ ثبت شده ...
پس با این حساب، اکثر آدما از روی غریزه تصمیم گیری می کنن و یه جاهای کوچیکی هم یه کم انسان وار رفتار می کنن ...
باید به دوستانی که گفتن مردا غریزه ی حیوانیشون غلبه می کنه بر عقلشون و زنا برعکس هستن، بگم که این که زن نسبت به مرد کنترل بهتری روی غریزه ی جنسیش داره، طبیعیه اما خب می تونیم زن رو توی یه فضای دیگه مطالعه کنیم ... فرزانه گفت حس مادرانه ی زن خیلی قویه اما من باید بگم که این یه حس نیست بلکه یه غریزه ست، غریزه ی مادرانه که بین انسان و حیوان کاملا مشترکه و هیچ اگاهی و اراده ای پشتش نیست و نمی شه براش ارزشی قائل شد، خب حالا می بینیم که توی این قسمت غریزه ی مادرانه ی زن نسبت به غریزه ی پدرانه ی مرد قویتره و یه جای دیگه غریزه ی جنسی مرد نسبت به غریزه ی جنسی زن ...
غریزه از اون جایی که آگاهی ای پشتش نیست و یه چیزه که از ابتدا با انسان همراهه و خودش کسب و انتخابش نمی کنه، اصلا ارزشی نداره ... حالا می خواد غریزه ی جنسی باشه، می خواد غریزه ی مادرانه باشه، می خواد غریزه ی گرسنگی باشه و یا هر چیز دیگه ...
بی رحمانه بود اما همینه دیگه ...

رختخواب دوشـــیزگی یکشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 04:31 ق.ظ http://akasha.blogfa.com

من کماکان دارم از این تبادل اندیشه‌ها لذت می‌برم. چه اونایی که موافق من بودن چه مخالف. این تعامل و آموختن رو دوست دارم. اینکه عشق مادرانه، در واقع یک غریزه‌ست رو تا به‌حال راجع بهش فکر نکرده‌بودم و حالا که فکر می‌کنم می‌بینم دور از حقیقت نیست. در این مورد نظر دوم گلاره هم برام قابل تامل بود.
اما غریزه یه چیز اکتسابی نیست، یعنی فابریک روی جانور نصب بوده، مثه یه نرم‌افزار که می‌تونه بسیار بی‌رحمانه عمل کنه (و در مواقع حیاتی مثل مثالی که گلاره زد فرقی بین انسان و حیوان نذاره، مثل میمون مادر.) و حالا بحث من روی عشقه که بچه‌ها در موردش نظر دادن. اونکه اکتسابیه و یک مکانیزم دفاعی نیست.
مطمئنم خیلی از ماها بجز تو فیلما و کتابا، تو دنیای واقعی هم دیدیم یا شنیدیم که کسی جونش رو فدای کسی که عاشقانه دوستش داشته کرده. من به شخصه مواردی رو سراغ دارم. حقیقتن غریزه‌ای که انسان رو طوری برنامه‌ریزی کرده که در بحرانی‌ترین لحظات حیاتی، برای حفظ ارگان وجودش پا روی همه‌چیز بذاره، خیلی جاها کاری از پیش نبرده.
پس من هنوز طرف عشق و معجزه‌ی اون هستم!

نینا یکشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 09:05 ق.ظ http://www.sarkesh.blogsky.com

انسان عشق رو یاد میگیره و به تدریج اون رو آموزش میبینه.
ولی غریزه از پیش از زمان تولد با آدمه.

.::. غریبه ای آشنا .::. یکشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 09:40 ق.ظ http://www.bogus.blogfa.com

از نظر من غریزه در انسان و حیوان خیلی تفاوت داره
شاید حیوان از روی غریزه نتونه دلسوز باشه ، شاید نتونه رحم داشته باشه اما شک ندارم که غریزه نمیتونه چشم انسان رو روی واقعیات ببنده ، هر انسانی اگه در خلوت و بدور از هرگونه خود فریبی و خودشیفتگی به غریزه جنسی فکر کنه ، بین عشق و رفع نیاز ، عشق رو انتخاب میکنه
اما بعضی ها خودشون رو گول میزنند فقط برای راحتی وجدان...
در آخر: یا اون عکس فوتوشاپه یا چیتا گرسنه نبوده !

آریا یکشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 11:02 ق.ظ http://slot-of-key.blogfa.com

عادت می تونه روی غریزه رو بپوشونه، ولی نمی تونه نابودش کنه. غریزه تا وقتی زیر عادت ساکته که مجال خودنمایی پیدا نکنه.
تو می تونی به یه گربه یاد بدی که روی دو تا پاهاش راه بره و یه شمع روشن دستش بگیره و دورت بچرخه، ولی اگه همون لحظه یه موش از جیبت در بیاری و بندازی زمین، گربه شمعو می ندازه، چهار دست و پا می شه، و دنبال موش می دوئه.

انسانها هم در اکثر اوقات همینطورن. خیلی کم پیش میاد عشق به غریزه غلبه کنه.

فاخته یکشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 04:11 ب.ظ http://3881467hk.blogfa.com/

به عقیده بنده ؛
قرار گرفتن تو شرایط خیلی مهمه که انسان درجه عشق یا غریزه رو درک کنه؛
و اینطوری نیست که من هر چقدر بگم که؛ نه من هیچ وقت اگر یه روزی تو یه جایی با شخصی که دوسش دارم گیر کنم که احتمال مرگ جفتمون زیاد باشه از جون خودم میگذرم اونو نجات میدم
گفتن با عمل کردن خیلی توفیر داره !
مثه کسایی که از گشنگی مجبور شدن عزیز ترین کسانشون رو بخورن!
در مورد عکس هم باید بگم:
اون حیوون قطعا اون موقع سیر بوده
عشق هم یک نوع احساس مثه غریزه
و باید دید که در هر انسانی یا موجودی کدوم یک قویتره!
کدوم یک میتونه غلبه کنه!
پایدار باشی....

بهنام تو یکشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 04:44 ب.ظ http://benamehasti.blogfa.com

سلام.
من با هزار سرگیجه امدم،بیا دستم گیر که فقط چند لحظه می توانم بایستم. در به نام هستی منتظر حضورت هستم تا کمک کنی به تحکیم در تصمیمم یا تردید در آن.

ساسان یکشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 05:00 ب.ظ http://shekayatnameh.persianblog.ir

سلام موسیو
چنانکه افتد و دانی من یکی از خانندگان خاموش وبلاگت هستم ( حداقل تراوشات این یکی ذهن آشفته اش ) اما بنا به خاهشت ُ اینبار نظرم را می نویسم کوتاه و مختصر :
به نظ من ابتداء به ساکن( اصلاح آخوند هاست ) غریزه یا عبارت بهتر و کاملترش ؛فطرت؛ مقدمه واجب عشق است ولی وقتی معامله جوش خورد و عشقی پا گرفت ( حالا از هر نوعش و در هر مقامش ) و این دو ( یعنی غریزهو عشق ) با هم به فعلیت رسیدند ِ عین هر دو موجود دیگری قانون حفظ بقا بر آنها حاکم می شود . یعنی این دو به هم کاری ندارند مگر منافشان متقابل شود که در این مورد البته مو=جود قیتر که همانا غریزه باشد حاکم می شود و این ؛عشق ؛ است که شکست خورده و معدوم است .
امید وارم روزگارت هیچگاه به عاشقیت نکشد و در حد همان غریزه باقی بماند

نیلوفر یکشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 05:18 ب.ظ http://www.stay-withme.blogsky.com

این غریزه ی فلان فلان شده چنان عنان انسان رو به دست می گیره که چند ساعت بعد طرف باور نمیکنه که اونی که اون رفتار رو انجام داده خودش بوده. منو ببخشید که اینو میگم ولی خصوصاً "نر"ها. ماده ها هم تا حدودی اوهوم. باز هم دم ِ حیوانات گرم.

گل دختر یکشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 06:35 ب.ظ http://www.bacheporroo.blogfa.com


"آیا کار کسانی که با کسی می خوابند که تا به حال او را ندیده اند و احتمالن بعد از این هم نخواهند دید توجیه پذیر است؟ "

به نظر من بله! اگه پسری قرار باشه فقط برای رفع نیازاش تیریپ لاو بیاد و بعد که دلشو زد بزاره بره، همون بهتر که دل دختری رو هم نشکنه و فقط با کسانی رابطه داشته باشه که گذری هستند. چون برای یه دختر ( البته نه از نوع اون کارش!!) سکس و عشق از هم جدا نیستن

شمیم یکشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:06 ب.ظ http://www.longwoman.blogfa.com

عشق، کماکان در من دختر قویتر است
توی پسر اما، اگر عاشقت باشم، اگر واقعا عاشقت باشم، حاضرم به احترام عشق خودم؛ و آن غریزه لعنتی ات، بشکنم هرچه از حجب و حیا ساخته ام. همه را فدای آن حس خالی از عشق تا هنوز ناشناخته ات کنم
اگر
واقعا
عاشقت باشم

سها دوشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 01:16 ق.ظ

سینیور نظر خودتم بگو تا ببینیم کدوم طرفی هستی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد