تختخواب دو نفره

وقت خود را در اینجا هدر ندهید!

تختخواب دو نفره

وقت خود را در اینجا هدر ندهید!

اقتدار

 

مانور اقتدار یگان ویژه 

 

 

مجید توکلی 

چه فرقی هست بین این دو؟ هر دو لباس زنانه به تن کرده‌اند،به یکی پوشانده‌اند و یکی پوشیده، یکی برای حفظ جانش و دیگری برای لقمه‌ای نان که صاحبش پرت کند جلوی رویش. یکی برای آرمانهایش و دیگری برای تمسخر آرمانهای دیگران. یکی را روی دوش می‌گذارند و هورا می‌کشند، آن دیگری را به بند می‌کشند و شکنجه می‌دهند. هر دو را برای نشان دادن اقتدارشان ابزار دست می‌کنند...کدامیک قهرمان می‌شوند؟ آنکه بر دوش می‌برندش یا آنکه به سیاهچاله؟ چه فرقی هست...

خودزنی!

بهترین وبلاگ مملکتمون میشه "مملکته داریم؟"، مملکته داریم؟!

این قهوه، تلخ نیست

یکی از تب‌های این روزهای جامعه تب قهوه تلخ است، سریال جدید مهران مدیری که مثل بعضی از فوتبالیست‌ها حاشیه‌هایش از خود کار خبر ساز‌تر شده. نمی‌خواهم به بحث ماجرای سر درآوردن این سریال از شبکه‌ی ویدئویی به جای صدا و سیما و علل آن که آیا سیاسی بوده یا چیز دیگری بپردازم، اطلاعاتم در این مورد دقیق نیست و ربطی هم به موضوع اصلی ندارد. 

چیزی که نظر مرا جلب کرده واکنش‌ها نسبت به این خبر است که گردش مالی این سریال از بودجه‌ی فرهنگی کشور بیشتر است و منتقدان مدیری و این جریان علت را در تابع احساسات و به اصطلاح جوگیر بودن مردم می‌بینند. تا جایی که در دنیای مجازی هر روز شاهد مطالبی هستیم که مخاطبان را تشویق به کپی کردن این سریال می‌کنند چون بیشتر از حد انتظار فروخته و چه و چه. گروهی دیگر هم ضمن نقد مدیری او را فردی فرصت‌طلب معرفی می‌کنند که بلد است از آب گل‌آلود عواطف جامعه ماهی مورد نظرش را بگیرد. 

سوالی که برای من پیش می‌آید این است که آیا موفقیت مالی این سریال می‌تواند دلیل خوبی برای نادیده گرفتن کپی رایت باشد؟ یعنی اگر فروشگاهی فروش بالایی داشت برای ما مجوز دزدی کردن از آن صادر می‌شود؟ و آیا این که مردم - به هر دلیلی- کپی‌رایت را رعایت می‌کنند پدیده‌ی میمونی‌ست یا خیر؟ چیزی که جامعه‌ی ما در طول این سالیان با هیچ حربه‌ای تن به آن نداد و حاضر نشد بپذیرد که سود یک اثر متعلق به مولف آن است، حالا به خاطر جوگیری یا ایستادگی در مقابل یک جریان یا لجبازی یا هر دلیل دیگری دارد محقق می‌شود و چرا قشری از جامعه که صاحب نظر هستند و می‌توانند گروه کوچکی از مخاطبانشان را با خود همراه سازند سعی در خدشه‌دار کردن آن دارند؟ 

ما که در عالم وبلاگ‌نویسی اگر یک مطلب ساده که هیچ هزینه‌ی مالی برایمان در بر نداشته را ازمان بدزدند فریادمان گوش فلک را کر می‌کند چگونه حاضر می‌شویم دیگران را به راحتی تشویق به دزدیدن آثار دیگران کنیم و بعد هم پشت نقاب روشن‌فکری سنگر بگیریم که "می‌بینید؟ من از شما مردم عوام که با هر موجی جوگیر می‌شوید بیشتر می‌فهمم!" 

من که ترجیح می‌دهم در یک جامعه‌ی جوگیر زندگی کنم تا یک جامعه‌ی دزد.

فارسی را پاس نداریم!

آقا گفتن فارسی بنویسین ولی نه دیگه در این حد! خداییش شما اینو چی می‌خونین: 

 "امر جنسی با کس"   

واقعن چند در صد تشخیص دادین این عبارت یعنی  Emergency box ؟!! بابا ملت همینجوریش زنای ذهنی کارن، دیگه سوژه ندین دستشون.

خطراتی که نظام را تهدید می‌کند

* اصغر فرهادی در جشن خانه‌ی سینما: “ای کاش! سال آینده ایران، مثل امروز نباشه، ای کاش! سال آینده ایران شرایطی داشته باشه که «گلشیفته فراهانی»، «امیر نادری» و «محسن مخملباف» به راحتی به وطن بازگردند، ای کاش! سال آینده «جعفر پناهی» بتوونه فیلم بسازه و ای کاش سال آینده هیچ‌چیز مثل این سالها نباشه.” 

** بیانیه‌ی جواد شمقدری: انالله و انا الیه راجعون
 من از ملت بزرگ و قهرمان ایران که با بزرگواری زخم زبان جاهلان را که به اسلام و انقلاب طعنه می‌زنند و آن را نشنیده می‌گیرند عذر می‌خواهم، من از محضر رهبر بزرگ انقلاب اسلامی عذر می‌خواهم. من در درگاه الهی و در پیشگاه امام حاضر مهدی موعود طلب عفو و بخشش می‌نمایم.اینکه در مراسمی بنام جشن خانه سینما با هلهله و شادی بی‌خبران و غافلان پایان نظام جمهوری اسلامی ایران را آرزو می‌کنند چه باید کرد! 

*** می‌شود نتیجه گرفت که فعلن علی‌الحساب اینکه چند تا بازیگر و کارگردان بتوانند به وطن برگردند و فیلم بسازند برابر است با پایان نظام جمهوری اسلامی! بر همین اساس یک سری آرزوها و خواستها در ذیل مطرح و به مخالفان پیشنهاد می‌شود به جای مبارزه‌ی سیاسی و بیانیه دادن و الله و اکبر گفتن و تجمعات خیابانی هر شب دست به دعا بردارند، احتمال دارد زودتر به نتیجه برسند: 

ای کاش توی کشور روزنامه‌های آزاد چاپ بشه، کاش دانشجوها را به جرم اعتراض زندانی و از تحصیل محروم نکنن، کاش توی کشور فقیری وجود نداشته باشه، کاش مردم توی خیابان ها و توی خونه‌شون احساس امنیت کنن، کاش از زبون مسئولان دروغ و حرفای بدبد نشنویم، کاش تو تریبونهای نماز جمعه بهمون توهین نکنن، کاش به جای وعده‌ی یارانه‌ی نقدی(پول تو جیبی) برامون شغل درست کنن، کاش اگه میخوان بکشنمون مثل آدم بکشن، کاش دزدی نشه، جوونا معتاد نشن، کسی فرار نکنه از اینجا،چاپلوسی فضیلت نباشه، بهمون زور نگن، تو سرمون نزنن، تحقیرمون نکنن، سانسورمون نکنن، فیلترمون نکنن، تهدیدمون نکنن...بابا بذازن زندگی کنیم. آمین