تختخواب دو نفره

وقت خود را در اینجا هدر ندهید!

تختخواب دو نفره

وقت خود را در اینجا هدر ندهید!

نغز

حضرت ـ به خدا سوگند که ثروت و مقام دنیوی در نزد من از آب بینی بز کم ارزش‌تر است 

اصحاب ـ اه مثال از این چندش تر نبود بزنی حضرت؟ حالمونو به هم زدی سر ظهری

کمپین یک میلیون کش

 

اگر کوروش از روز اول ماهی صد میلیون تومان پس انداز کرده بود  حالا سه هزار میلیارد پول داشت . 

 

اما من با پس انداز کردن ماهی هزار تومان می توانستم به این رقم برسم . 

آیت الله جنتی  " محاسبات و  پوز زنی ها " 

 

 


 

پ . ن  

خودم شحصن حالم از این موضوع تکراری به هم می خورد  اما حیفم آمد به ندای رهبر لبیک کشداری ندهم .

نه داشتن

 

عشق نیاز انسان است به دوست داشته شدن .

سیره

توی باشگاه داشتم پشت بازو سیم کش ایستاده کار میکردم  بعد از من یه آقای خوش هیکل با شکم سیکس پک اومد شروع کرد با دستگاه کار کردن بدون اینکه به من حرفی بزنه، بعد دیدم کلن من حرکتو اشتباه میزدم. آقاهه یه ست بیشتر نزد و همونطوری نجیب و آروم که اومده بود رفت. بهم حس یکی از اصحاب دست داده بود که اشتباه وضو میگرفت و امام حسن علیه سلام و امام حسین علیه سلام با راه انداختن یک مسابقه نمایشی بهش فهموندن که  وضوش اشکال داره، در حالیکه اشک تو چشمام حلقه زده بود و ماهیچه پشت بازوم رفته بود تو اسپاسم به سیره عملی معصومین علیهم سلام پی بردم.

تقدیم به مظفر

یه قاصد خبرم داد که آفتاب لب بوم ما نشین بارون میاد خیس میشی برف میاد تو خواب منو میبره کوچه به کوجه‌ها باریکن دکونا بسته‌س خونه‌ها تاریکن طاقا شیکسته‌س از صدا کن مرا صدای تو خوب است صدای تو اون کوه بلندی که سرتا پا غرور بی دلیلت منو آزار نده به من خسته شدم بس که دلم دنبال یک بهانه‌س بهانه‌های عاشقانه‌س اگه من از تو گله دارم گله دارم من از دست خدا خدای مستون خدای می‌ عشقم هشیار نخواهم شد وز خواب خوش مستی هم درد منو دیگه دوا نمی‌کنه غم مخور کلبه احزان شود روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد و مهربان چراغ بیاور و یک دریچه که از آن که می‌گوید دوستت میدارم دل اندوهگین شبی با خیال تو همخونه شد دل من دیگه خطا نکن با غریبه آی غریبه آی غریبه عجب چشمای تو عاشقم من عاشقی بی‌قرارُم توئت کِرد چشم انتظارم توئت کِرد نفرین به قلبت بشه یار مرا غار مرا هند جگرخوار مرا تو بی سببی نیستی که ببینی اشکام دیگه این قوزک پام یاری رفتن و رفتن ساده و صادق نیامدن باز اما تا امروز که محتاج توام جای تو خالی‌ست فردا که از این دیر کهن درگذریم با هفت‌هزار سالگان سر به چشمای تو سوگند که عشقت واسه قلبم یه قاصد خبرم داد...